سر سویدا (محبوب)

شعر و اندیشه

سر سویدا (محبوب)

شعر و اندیشه

شکوه

ز جهان شکوه مکن اشک مریز یار ببین
بطریقی بنگر شاهد وهوشیار ببین
چون از این ره گذری صبح پسین
اشک شوق از چمن مژه نگار ببین
دوش از بی خبری چشم دلم خاموش بود
رقص باد آمد گفت عکس رخ یار ببین
بهوای دل بیمار مرو حیران شو
عاشق چشم مشو شاخه عذار ببین
دوش از پرتو نورش زتجلی دم زد
گفت اگر مرد رهی طاقت طیار ببین
کار محبوب تمام است بزن کوس رحیل
که دل از پرده برون شد غم دلدار ببین

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد